کتاب وقتی ایمان به خدا کمرنگ شده بود

۱۰۰,۰۰۰ تومان

  • مولف: شهلا مهرعلیئی
  • تعداد صفحات: 94 صفحه
  • قطع: رقعی
  • جلد: شومیز
  • شابک: 4-19-8171-600-978
  • سال انتشار: 1399
  • ناشر: انتشارات دارالفنون

1 عدد در انبار

توضیحات

سخن نویسنده

«به نام خداوندی که تمامی جهان با اراده او پابرجاست»

اواسط بهمن‌ماه سال ۱۳۹۸ بود که به علت شیوع ویروس کرونا تغییرات بی‌سابقه‌ای در روند عادی زندگی‌ها پیش آمد. متأسفانه به دلیل انتقال شدید و سریع این ویروس، روز به روز آمار مبتلایان به این بیماری هولناک بیشتر و بیشتر می‌شد و چه بسیار انسان‌هایی که بر اثر آن در مدت زمانی کوتاه جان می‌باختند و تعداد بیماران به‌قدری زیاد شده بود که بیمارستان‌ها و مراکز درمانی مملو از جمعیتِ بیماری شده بود که احتمال بهبود و سلامت دوباره‌شان بسیار اندک بود.

با تدابیری که دولت اندیشید، همه مجبور به قرنطینه در خانه‌ها شده بودیم و تا می‌توانستیم باید از ارتباط با دیگران خودداری می‌کردیم. وضعیت کشور به حالت نیمه ‌تعطیل درآمده بود و حفظ سلامت و مراقبت‌های شخصی دائماً توسط مسئولین از رسانه‌ها تأکید می‌گردید.

با فرصت کمتر از یک چشم برهم زدن، این ویروس در تمام دنیا شیوع پیدا کرد و تمامی انسان‌های روی کره زمین تنها دغدغه‌شان چگونگی نجات از دست آن شده بود. ترس و وحشت عجیبی سراسر زندگی‌ها را فرا گرفته بود و تنها چاره‌مان التماس به درگاه الهی گردیده بود و دنبال کردن اخبار مربوط به این وضعیت، تنها کاری شده بود که همگان را درگیر خود کرده بود.

با فرا رسیدن عید نوروز بیشتر از هر وقت دیگری متوجه حقیقت جان‌سوزی که از آمدن این بیماری گریبان‌گیرمان شده بود، بودیم؛ چون دیگر نه از عطر و شکوفایی بهاری خبری بود، نه از شادی‌های مراسم نوروزی! همه در گوشه‌ی خانه‌هایمان در انزوا و تنهایی و در انتظار سرنوشت به سر می‌بردیم. با شروع تعطیلات نوروزی غم بزرگی از شنیدن آمار مرگ و میرها بر سر در خانه‌ها حلقه زده بود.

آنچه مرا وادار به نوشتن این کتاب کرد، حقیقتی بود که در دلم آشوب به پا کرده بود؛ چون مطمئن بودم همه چیز با خواست و اراده خداست و تا او نخواهد حتی در طوفانی‌ترین بادهای پاییزی، برگ خشکیده‌ای هم بر زمین نمی‌افتد.

چند روزی با این نجوا و هجوم افکاری که به درونم رخنه کرده بود، تصاویری از جهان پیرامونمان و رفتار و عملکردمان به عنوان انسان‌هایی که مخلوق آفریدگاری عظیم هستیم را مجسم می‌کردم و دردناک‌ترین واقعیتی که به آن رسیدم آن بود که ما انسان‌ها، دیگر آن مخلوقی که خداوند هدف از خلقتش را بیان کرده بود، نیستیم. در کمال ظلم و ستم و بی‌رحمی با یکدیگر زندگی می‌کنیم. گویا دیگر خبری از درخت تنومند مهر و عطوفت، رحم و مروت وجود ندارد و غرق امیال و خواسته‌های خود، بسیاری از شاخ و برگ‌های انسانیت  آن را شکسته‌ایم.

در کمتر جایی و خانه‌ای دستورات الهی که نسل به نسل گوشزدمان شده و روشنایی راه زندگی و خوشبختی‌هایمان بوده به چشم می‌خورد و گوش جانمان را به روی حقایقی که از انسانیت و کمالات انسانی است بسته‌ایم و به کلی نوع‌دوستی و انسان‌دوستی را فراموش کرده‌ایم و به ‌راحتی در حق یکدیگر جفاها می‌کنیم و از یاد هم بسیار غافلیم.

در شرایطی که رابطه‌ها کاملاً سرد و مصنوعی و فاصله‌ها آنقدر زیاد گشته که لحظه‌ای برای دردهای هم غصه نمی‌خوریم و فقط به دنبال منافع شخصی خودمان هستیم و برای این منافع زودگذر، به ‌راحتی از زندگی مملو از خوشبختی جاودان با بی‌رحمی‌ها چشم بسته‌ایم. گویا از ترس خداوند هم در دل‌هایمان خبری نیست!

به راحتی حق و حقوق یکدیگر را نادیده می‌گیریم و بی‌پروا خود را محق می‌دانیم و از چتر گمراهی و ضلالت‌های ناشی از آن برای خانه‌هایمان سایبانی ساخته‌ایم و چه بسیار دل‌ها و خانه‌هایی را که به ویرانی می‌رسانیم.

در چنین اوضاع و احوالی، غرق در افکار خود بودم که ترس از نگاه و نظارت خداوند بر وجودم خیمه زد و تمامی درونم را به آتش کشانید. حالا دیگر انسان‌ها با هزاران علم و پیشرفت در تکنولوژی به این حقیقت رسیده بودند که در برابر ذره‌ای از اراده و خواست خداوند ناتوان‌ترین و نادان‌ترین هستند.

کاش، همه این سؤال را داشته باشند که با وجود این ناتوانی در برابر عظمت باریتعالی، چرا به‌ راحتی و با ندانم‌کاری‌های خود و غفلت‌هایمان در زندگی یاد خدا را در دل‌هایمان کمرنگ کرده‌ایم و اینچنین خود را اسیر درد و غم، رنج و انزوا نموده‌ایم؟

ایران ما و فرهنگ اسلامی ما، سراسر درخشش و آبادیش در سایه الهام از دستورات خداست. آنچه در فرهنگ ماست، گام برداشتن در راهی است که خشنودی خداست؛ اما اکنون با به بیراهه کشیدن‌های ناشی از نفسی که ما را اسیر دنیای مادی کرده، نور ایمان به خداوند را از مسیر زندگی‌مان کمرنگ ساخته‌ایم و امروز شاهد چنین مصیبتی عظیم در تاریخ زندگی‌مان گشته‌ایم. آیا وقت آن نیست که قدری با دنیای درونمان خلوت کنیم و دست به دامان خداوند گردیم که از بلای غفلت که پایانش عذابی الیم است نجاتمان دهد؟!

خوشا به حال انسان‌های عظیم‌الشأنی که هرگز از معنای انسانیت خود دور نشدند و همیشه با یاد خداوند خوشبخت‌ترین و آسوده‌ترین وجدان را داشتند. بی‌گمان از این افراد برجسته در میان ما هستند که معنای زندگی را با یاد خداوند برای خودشان زیباترین ساخته‌اند.

ای کاش همیشه به دنبال الگوها و پاکی‌هایی باشیم که کنارمان هستند، ولی ما آن‌ها را نمی‌بینیم!

ای کاش قدری از غرور، خودخواهی و حسادت‌های کاذب دست برمی‌داشتیم و با چشم دل چنین انسان‌هایی را می‌شناختیم تا که امروز برایمان سرمشق می‌شدند!

دوستان عزیز، من نه آن‌قدر دانشم بالاست نه عالمی که مفسر خوبی برای بیان حقایق الهی و دینی باشم. تنها با دانش اندک خود حس‌های درونی‌ام را به عنوان انسانی که عاشق خدا و انسان‌دوستی است می‌نویسم و تنها امیدم از نوشتن این کتاب با یادآوری از احوالی که با دست‌های خود در زندگی ساخته‌ایم، لرزاندن دل‌هایی‌است که درونشان با عظمت خداوند شکل گرفته و عاشقانی است که به خواب رفته‌اند تا که با خواندن این حقایق دوباره به راه اصلی زندگی انسانی‌شان بازگردند و در جستجوی معشوق از هیچ تلاشی کوتاهی ننمایند.

کتاب حاضر را در دو فصل نگاشتم. فصل اول که دل‌نوشته‌هایم از دوران کنونی و غفلت‌هایی است که ما را از معنای واقعی خلقتمان دور ساخته و من آن را به دلیل کمرنگ شدن ایمانمان به خداوند بزرگ می‌دانم و فصل دوم در خصوص ساده‌ترین راه خودشناسی است تا که وسیله‌ای گردد برای رسیدن به عظمت الهی و در سایه آن کرامت انسانی. در پایان نیز دل‌نوشته‌ای که مدت‌ها قبل با عنوان «دل‌های یخ‌زده روزگار ما» نوشته بودم را آوردم. امیدوارم که با خواندن این کتاب دل‌هایمان را به هم نزدیک‌تر سازیم.

التماس دعا؛ شهلا مهرعلیئی – ۲۱ فروردین ۱۳۹۹

فهرست مطالب

سخن نویسنده
دل‌نوشته
مناجات با خدا
خودشناسی
دل‌های یخ‌زده‌ی روزگار ما
منابع
دارالفنون
نظرات (0)

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب وقتی ایمان به خدا کمرنگ شده بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ثبت سفارش
♦  لطفاً جهت استعلام موجودی و ثبت سفارش کتاب، در تمام ساعات شبانه‌روز به پیام‌رسان‌های (تلگرام/واتساپ) و یا پیامرسان‌‌های داخلی (ایتا/روبیکا) به شماره زیر پیام ارسال نمایید:

09104949253

در اولین فرصت به تمامی پیام‌ها پاسخ داده خواهد شد. از صبوری شما سپاسگزاریم.
  ارسال کتاب به سراسر کشور تنها از طریق پست امکان‌پذیر است.
هزینه بسته‌بندی و ارسال کتاب با پست (پیشتاز) به سراسر کشور 50 هزار تومان است. (برای خریدهای بالای یک میلیون تومان ارسال رایگان میباشد)