عدالت، پديده‌اي اجتماعي است که توجه بسياري از متخصصان روانشناسي اجتماعي و اساتيد رفتار سازماني را به خود جلب کرده است. زيرا بسياري از رفتارها و نگرش‌هاي سازماني بسيار مهم مي‌توانند به صورت مستقيم به ادراک کارکنان از عدالت مربوط شوند. محققان دريافته‌اند که ادراک کارکنان از عدالت، اثرات گسترده‌اي روي رفتار کارکنان دارد. در واقع عدالت سازمانی، اصطلاحی است که براي توصیف نقش عدالت که به طور مستقیم با موقعیت شغلی ارتباط دارد، به کار می‌رود. به خصوص در عدالت سازمانی مطرح می‌شود که باید با چه شیوه‌هایی با کارکنان رفتار کرد تا احساس کنند که به صورت عادلانه با آنان برخورد شده است. پژوهش‌ها نشان داده است كه فرآيندهاي عدالت نقش مهمي در سازمان ايفا مي‌كنند و چطور برخورد با افراد در سازمانها ممكن است باورها، احساسات، نگرش‌ها و رفتار كاركنان را تحت تاثير قرار دهد. رفتار عادلانه از سوي سازمان با كاركنان عموماً منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رضايت شغلي بيشتر آنها مي‌شود. از سوي ديگر افرادي كه احساس بي‌عدالتي كنند، به احتمال بيشتري سازمان را رها كنند يا سطوح پاييني از تعهد سازماني را از خود نشان مي‌دهند و حتي ممكن است شروع به رفتار‌هاي ناهنجار مثل انتقامجويي كنند. بنابراين درك اينكه چگونه افرد در مورد عدالت در سازمانشان قضاوت مي‌كنند و چطور آنها به عدالت يا بي‌عدالتي درك شده پاسخ مي‌دهند، از مباحث اساسي خصوصاً براي درك رفتار سازماني است.

در راستای درک جامع از عدالت سازمانی، مولفین چارچوبی نظری با رویکردی تلفیقی برای این مقوله ارایه نمودند. این چارچوب با تاکیدی بر تعاریف، مفاهیم و ابعاد عدالت سازمانی (عدالت درون سازمانی و عدالت برون سازمانی)، پیشایندهای عدالت سازمانی (ارزش‌های اخلاقی سازمان، جو سازمانی، تعارض کار- خانواده و هوش هیجانی)، تعاملات عدالت سازمانی (قرارداد روانشناختی و تعلق خاطر کارکنان) و همچنین پیامدهای عدالت سازمانی (رفتار شهروندی سازمانی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، اعتماد سازمانی) تدوین گردید. در پایان از تمامی اساتید و دانشجویان عزیز خواستاریم که در راستای هر چه بهتر شدن این مجموعه، نظرات خود را به ایمیل Ja.faghihi@gmail.com ارسال نمایند.

مولفین