پیشگفتار
آنچه پس از وقوع انقلاب در ایران و به ویژه طی سالیان اخیر به طور مستمر نوشته و شنیده شده است، واژه جهانی شدن است. اکنون این مفهوم به اندازهای برای نخبگان، روشنفکران و حتی دولتمردان ایرانی شناخته شده است که کمتر دانشآموختهای با آن آشنا نیست.
هرچند ممکن است افکار عمومی در ایران برداشتی واحد و در عین حال علمی از پدیده جهانی شدن نداشته باشند، لکن ادغام و پیوستن ایران در فرایندهای جهانی را موضوعی مهم و در راستای تسریع در دستیابی جامعه به افزایش سطح رفاه و آسایش عمومی، تامین آزادیهای مدنی، تقویت و تضمین حقوق شهروندی و گسترش ارتباطات بینالمللی و منطقهای میدانند.
آنچه از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است نارضایتی و نگرانی طیف وسیعی از جامعه ایران و به خصوص اقشار دانشآموخته و تحصیلکرده از شرایط حاکم بر کشور است که اعتقاد دارند طی سالیان پس از انقلاب و به ویژه دهه گذشته، بخشی از نظام سیاسی با چالشآفرینیهای مختلف به خصوص از جنس و رنگ ایدئولوژیک، مبادرت به ایجاد موانع و مشکلات متعدد در مسیر بینالمللی شدن راهها و روشهای پیشرفت جامعه و دولت در ایران نموده و مینمایند؛ لذا تأکید بر انتخاب گزینههای مبتنی بر عقلانیت و اصول کارشناسی با هدف تأمین منافع ملی را میتوان از جمله مطالبات قابل تأمل و تفکر جامعه ایرانی دانست.
تأثیر جهانی شدن بر نخبگان و روشنفکران در ایران طی سالیان متمادی و بالطبع تأثیر این قشر در رشد و ارتقاء افکار و اندیشههای جامعه ایرانی و حتی حاکمیت سیاسی از شاخصههای اساسی در حوزه سرزمینی کشورمان است که بخشی از این تأثیرات به آشنایی و شناخت تحولات مثبت جهانی در چارچوب جهانی شدن و مدرنیته منجر گردیده و بخش دیگر نیز به توجه کاربردی به حوزه فلسفی جهانی شدن یعنی عقلانیت و عقلانی شدن امور در لایههای مختلف اجتماعی و عرصههای متنوع حاکمیتی و در نتیجه توسعه پایدار برای کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فنی باز میگردد.
یک سئوال مهم که علیرغم داشتن پاسخهای دقیق از طرف نخبگان و روشنفکران، علاقهای به درمان و علاج آن از طرف حاکمیت سیاسی مشاهده نمیشود به موضوع طولانی شدن دوران گذار در ایران در نتیجه بیتوجهی به اجرای دقیق قانون برای همه، رشد فرهنگ عمومی و سیاسی، پاسخگویی و شفافیت و اعمال حکمرانی خوب در کشور باز میگردد که این امر دارای ارتباطی معنادار با جدال طولانی و همیشگی بین تجدد و سنت بوده و از جمله دلایلی است که از سرعت پیوستن و ادغام ایران در فرایندهای جهانی شدن جلوگیری به عمل آورده است.
علیایحال مجموعه این تحولات را میتوان از موضوعات مهم و مرتبط با فرایند جهانی شدن و تأثیرات آن بر جامعه و دولت در ایران دانست که در این کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
ابراهیم اخلاصی – تابستان 1398
فهرست مطالب
فصل اول: تعاریف و مفاهیم
مقدمه
جهانی شدن
نخبگان سیاسی
اهداف نوشتار
کتابشناسی
فصل دوم: دیدگاههای نظری جهانی شدن
مقدمه
مراحل شکلگیری جهانیشدن
نگاهی به نظریات
نظریه مفهومی آنتونی گیدنز
نظریه نظامهای جهانی امانوئل والرشتاین
نظریه تحولی دیوید هلد و آنتونی مک گرو
نظریه مکانی پیتر دیکن
نظریه انقلابی مایکل هارت و آنتونیو نگری
نظریه دهکده جهانی مک لوهان
جهانی شدن، ایران و گسترش عقلانیت، محمود سریعالقلم
نگاهی موشکافانه بر پدیده جهانی شدن شولت
فصل سوم: جهانی شدن و عقلانیت
مقدمه
عقلانیت
رهیافتهای ایجاد تحول در کشورها
الف. رهیافت جامعهمحور
ب. رهیافت نخبگانمحور
مهمترین شاخصههای عقلانی شدن
جهانی شدن، عقلانیت و ایران
فصل چهارم: نخبگان سیاسی ایران تا قبل از انقلاب اسلامی
تجدد در ایران
نخبگان سیاسی در ایران
دوره اولیه (نسل اول نخبگان سیاسی ایران)
عباس میرزا
میرزا تقی خان امیرکبیر
آخوند خراسانی
دوره ثانویه (نسل دوم نخبگان سیاسی ایران)
مهدی بازرگان
علی شریعتی
فصل پنجم: نخبگان سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی
مقدمه
پویایی جهان آینده
اقتصاد جهان آینده
نخبگان سیاسی در دهههای اخیر
تأثیرپذیری و تأثیرگذاری
نگاه دولتها به پدیده جهانی شدن
فصل ششم: نقش جهانی شدن بر نخبگان سیاسی ایران
ویژگیهای دهههای اخیر
تأثیرپذیریهای عقلانی از جهانی شدن
نتیجهگیری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.