پیشگفتار
مهمترين عامل دگرگوني ابعاد مختلف زندگي فردي و اجتماعي بشر در طول دو دهه گذشته چه بوده است؟ به اين پرسش ميتوان پاسخهاي گوناگوني داد، ولي اگر اين پرسش را از دانشمندان حوزه فرهنگ، جامعه و سياست كه مطالعات گسترده و ژرفي پيرامون وضع زندگي بشر در طول دو دهه گذشته و پيش از آن انجام دادهاند بپرسيم، به احتمال زياد پاسخها بسيار نزديك به هم خواهد بود: فناوريهاي نوین اطلاعاتي و ارتباطي جديد. امروزه هيچ حوزهاي از زندگي بشري نيست كه تحت تأثير اين فناوريها، به ويژه اشكال رايجتر آن از جمله اينترنت و شبکههای اجتماعی مجازی نباشد. تمام سطوح زندگي انسان امروز از خصوصيترين و شخصيترين سطوح تا سطوح كلان سياسي اجتماعي تحت تأثير اين اشكال نوين فناوري رسانهاي قرار گرفتهاند.
در اين ميان، نقش شبکههای اجتماعی مجازی در زيست سياسي جوامع امروز از دو جهت اهميت پژوهشي ويژهاي دارد: نخست اينكه بر اساس شواهد آماري، ضريب نفوذ شبکههای اجتماعی اینترنتی در جهان امروز بهشدت در حال افزايش است. به لحاظ كمّي، در بسياري از كشورهاي توسعهیافته جهان، در حال نزديك شدن به وضعيت «هر شهروند، عضوی از شبکه» هستيم و يا اينكه چند سال است كه اين مرحله را پشت سرگذاشتهايم. با توجه به اين گستردگي كاربرد، شايد بتوان گفت امروزه شبکههای اجتماعی مجازی از كالاي فني صرف خارج شده و به يك كالاي سياسي و اجتماعي و در زبان رايج جامعهشناسي سياسي، به ابزار تأثيرگذاري در دست نيروهاي اجتماعي تبديل شدهاند؛ بنابراين، با توجه به تعريفي از جامعهشناسي سياسي كه موضوع آن را مطالعه نقش نيروهاي اجتماعي در زندگي سياسي ميداند، امروزه مطالعه نقش اين ابزار فنّاورانه جديد به مثابه عنصري مهم و تأثيرگذار بر كنش نيروهاي اجتماعي، براي رشته جامعهشناسي سياسي و جامعهشناسان سياسي ضرورتي پژوهشي و علمي و براي دستاندركاران حوزه سياست عملي، ضرورتي كاربردي است.
دوم اينكه، با وجود اين انقلاب رخ داده در فناوري ارتباطي، اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی سهم قابل توجهي در آن داشتهاند، اين شبکههای اینترنتی به نسبت ساير فناوريهاي رسانهاي سنتي (راديو، تلويزيون و نشريات) حوزهاي مغفولمانده در پژوهشهاي مربوط به علم سياست و جامعهشناسي سياسي هستند. اين در حالي است كه ضريب نفوذ شبکههای اجتماعی اینترنتی و نيز آهنگ رشد اين ضريب نفوذ، طي سالهاي اخير شدت بیشتری به خود گرفته است. با وجود اين، اندك مطالعات انجام شده در داخل کشور و حتي خارج از کشور، بيشتر به ابعاد صرفاً فرهنگي و جامعهشناختي شبکههای اجتماعی مجازی پرداختهاند و نوشتههاي بسيار اندكي در ادبيات علوم سياسي درباره تأثير این شبکههای اجتماعی بر سياست و رفتار سياسي وجود دارد.
با توجه به اين مقدمه، نوشتار حاضر در پي پاسخگويي به اين پرسش است كه شبکههای اجتماعی مجازی به مثابه يك رسانه نوین با كاركردهاي سياسي که در اختيار نيروهاي اجتماعي قرار دارند، چه تأثيراتي بر سطوح مختلف زندگي سياسي امروزين برجاي ميگذارند؟ به عبارت ديگر، چه عرصههايي از سياست جهان امروز بيشتر از همه تحت تأثير فناوري رسانهاي و ارتباطی شبکههای اجتماعی اینترنتی قرار گرفتهاند؟
همچنین گفتنی است که همانطور كه از عنوان نوشتار حاضر برميآيد، اين نوشته صرفاً مطالعهاي مقدماتي و مروري است و بيشتر نوعي طرح و بيان مسئله است تا حل مسئله. هدف ما در اينجا صرفاً كشف تقريبي نقاط پيوند شبکههای اجتماعی مجازی و سياست بر اساس نظم جامعهشناسي سياسي است و بديهي است كه مطالعه ژرفتر و گستردهتر نقش این شبکههای مجازی در هريك از سطوح زندگي سياسي كه احتمالا نگارندگان از آن غفلت كردهاند، نيازمند پژوهشها فراوان و دقيق است. اميد است نوشته مقدماتي حاضر، مدخلي باشد براي ورود جديتر جامعه دانشگاهي كشور به اين حوزه و مطالعات مستمر در آينده.
مولفین
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.